حكايت من ، حكايت كسي بود كه عاشق دريا بود ، اما قايق نداشت!
دلباخته سفر بود، اما همسفر نداشت !
حكايت كسي بود كه زجر كشيد ، اما ضجه نزد !
زخم داشت ، اما نناليد!
گريه كرد ،اما اشك نريخت !
حكايت من ، حكايت كسي بود كه پر از فرياد بود ، اما سكوت كرد تا
همه ي صداها را بشنود!!!
8 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/04/04 - 15:33